سلام داداش جونم
حرفات خيلي پاكه
ديگه كم آوردم اين چند وقته واقعا در عذاب بودم...
ديگه آخراي عمره فرهاد...
خيلي اذييتم ميكنه
همش بهم گير ميده.. ميگه برو... نرو... بكن...نكن... تا 5 دقيقه ديگه بايد خونه باشي
انگار اين آدم درست بشو نيست كه نيست
بد جور ذهنم ريخته بهم
خط ايرانسل خودمو گرفت
گفت نميخوام دوستات ديگه بت زنگ بزنن
حتي دوستاي دخترم
يه خط صفر گرفته ميگه غير از مامانت و خواهرات كسي نه بايد زنگ بزنه
منم امشب باهاش قاطي كردم
بهش گفتم ديگه حق نه داري به من زنگ بزني تا آدم شي.
پسره ديوونه انگار با نوكر كلفتش طرفه